بازخوانی تاریخ از دریچه سینما
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۰۵۵۳
نخستین ساخته ایرج قادری به عنوان یکی از فیلمسازان مشهور سینمای فارسی در بعد از انقلاب یکی از جنجالیترین و پرحاشیهترین آثار سینمایی در تاریخ معاصر ماست که تولید و اکرانش چنان هیاهویی در جامعه سیاسی دهه ۶۰ به وجود میآورد که وزیر ارشاد وقت عبدالمجید معادیخواه و معاونانش را مجبور به استعفا و کنارهگیری از مسئولیت و فعالیتهای خود میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم مستند برزخیها دقیقا با توجه به همین فضای حاکم بر سیاست و سینمای آن روزها است که میکوشد با تکیه بر نگاه کارگردان جوانش (ظاهرا این فیلم نخستین ساخته بلند عارف افشار در سینما است) از طریق مصاحبه با سینماگران و سیاسیون فعال در آن زمان، دست به بازخوانی آن مقطع مهم تاریخی زده و از تاثیرات تصمیمگیریهای آن دوران، بر سینما و جامعه امروزه بگوید.
فیلم سینمایی برزخیها که قرار بود محلی برای تثبیت جایگاه سینماگران معروف و مشهور پیش از انقلاب باشد، در اثر نگاه تند سیاسیون پرنفوذ آن دوران (که بعدها در میانه دهه ۷۰ طیف سیاسی اصلاح طلبان را تشکیل دادند) به نخستین اثر توقیفی تاریخ سینمای بعد از انقلاب تبدیل شد و با تغییر و تحولات پیش آمده، تبدیل به اثری شد که بسیاری از دست اندرکارانش را خانهنشین و ممنوعالکار کرد.
عارف افشار میدانسته برای تولید مستندی که بخواهد نوری بر تاریکیها و نادانستههای آن دوران بیندازد، مسیر سخت و دشواری پیش رو دارد که حواشیاش نه از دل سینما که از دامان سیاستگذارانی میگذرد که نه تنها برای مردم شناخته شدهاند که حتی امروز هم بر مسند مسئولیتهای مختلف مشغول به کار بوده و از این منظر حساسیتهای بسیاری را متوجه او و ساختهاش خواهد کرد. مصاحبههای او با سینماگران فعال در آن روزها نظیر محمدعلی نجفی نخستین مدیر سینمایی بعد از انقلاب، عبدالمجید معادیخواه وزیر ارشاد وقت، مهدی کلهر معاونت سینمایی، سعید مطلبی فیلمنامهنویس برزخیها و یکی از موثرترین عوامل تولید این فیلم، محمدحسین فرحبخش و سیدضیا هاشمی به عنوان یکی از موثرترین افراد حاضر در حوزه هنری آن روزها و سیاستمدارانی همچون فیضالله عرب سرخی مدیرکل حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که حاشیههای زیادی هم درباره ادعای اجرای حد و شلاق زدن عبدالله علیخانی برای او پیش آمد، محمدمهدی عبدخدایی که نامش بیش از هر چیز با ترور نافرجام حسین فاطمی گره خورده است و محسن آرمین بنیانگذار سازمان مجاهدین انقلاب که همه و همه باعث شده تا بحثها و گفتارهای گوناگونی پیرامون تولید فیلم برزخیها و نوع نگاه افراد پرنفوذ حاضر در حاکمیت، نسبت به مساله حضور بازیگران پیش از انقلاب شکل بگیرد.
فیلم، موضعگیری همدلانهای با ستارگان سینمای پیش از انقلاب داشته و ضمن تقبیح عملکرد مدیران سینمایی آن سالها که مانع حضور و ادامه فعالیت سینماگران پیش از انقلاب شدهاند، تصمیمگیریهای سیاستمدارانی نظیر سیدمحمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، میرحسین موسوی، محمدعلی زم و مسیح مهاجری را زیر سوال برده و از نقش برجسته و مهم محسن مخملباف به عنوان یکی از تندروترین عواملی که مانع ادامه اکران فیلم برزخیها شد یاد میکند. (جایی از فیلم، مهدی کلهر جایگاه محسن مخملباف در حوزه هنری آن سالها را به قدری قدرتمند و پرنفوذ میداند که ادعا میکند تعدادی از مسئولان به جای ذکر نام، او را آقا صدا میزدهاند.)
درست است که پرداختن به روند تولید و سرنوشت فیلم برزخیها، به ناچار پای سیاست و رویکرد سیاستمداران را بیش از مباحث سینمایی به مساله مورد بحث باز میکند اما این ساخته عارف افشار، نکتهها و اشارات سینمایی ناگفتهای نیز دارد که بررسی نخستین فیلم ایرج قادری در بعد از انقلاب را از منظر تاریخی تحتتاثیر قرار میدهد.
اشاره فرحبخش به دستگیری ایرج قادری در اواسط فیلمبرداری برزخیها توسط نیروهای صادق خلخالی و نجات او از اعدام توسط آیتالله شهید سیدمحمد بهشتی و صحبتهای سعید مطلبی که خبر از عدم تمایل ایرج قادری برای اتمام فیلمبرداری فیلم داده و به ناچار خودش ۵۰ درصد بقیه فیلم را کارگردانی کرده است، از نکات جالب توجهی است که احتمالا در کمتر محفلی به گوش سینما دوستان خورده است.
گرچه نظریه ساخت یک مستند تاریخی با تمرکز بر روند ساخت و اکران یک فیلم مشخص که ایده تکنگاری تصویری را به ذهن متبادر میسازد، جالب توجه و جذاب است اما فیلمساز با عدم تمرکز بر روی این ایده مرکزی و پرداختن به مساله بازیگران پیش از انقلاب به ویژه فردین و اختصاص مدت زمان زیادی از فیلم به واقعه فوت فردین و مراسم تشییع پیکر او، از مسیر اصلی دور شده و فیلم را دوپاره جلوه میدهد اما واقعیت این است که موضوع ملتهب و پرحاشیه به کار گرفته شده در فیلم آنقدر جذاب هست که مخاطب باوجود همه نقاط ضعفی که اثر دارد، بتواند تا پایان با آن همراه شود و این دستاورد کمی برای عارف افشار که برزخیها، نخستین فیلم بلند او محسوب میشود، نیست.
برچسبها انقلاب اسلامی ایران سینما ایرج قادری فیلممنبع: ایرنا
کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران سینما ایرج قادری فیلم انقلاب اسلامی ایران سینما ایرج قادری فیلم پیش از انقلاب بعد از انقلاب ایرج قادری عارف افشار برزخی ها آن روزها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۰۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش جمشید مشایخی، علی حاتمی و بهمن فرمانآرا به احضار هنرمندان به دادگاه انقلاب در بهار ۵۹/ از شجریان تا کرم رضایی برای پارهای توضیحات احضار شدند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در روزهای آخر فروردینماه ۱۳۵۹ گروهی از هنرپیشگان سینما و تلویزیون، کارگردانان و خوانندگان از جمله زری خوشکام، پریسا، ایرن، رضا کرمرضایی، سیاوش [محمدرضا شجریان] و... جهت پارهای توضیحات به دادگاه انقلاب احضار شدند. در اعتراض به این اقدام جمشید مشایخی سرپرست وقت ادارهی تئاتر با تقریر نامهای سرگشاده خطاب به حسن حبیبی وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی از سمت خود استعفا کرد. متن نامهی او که روز ۳۱ فروردین ۵۹ در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
جناب آقای حسن حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی:
پیروز احضار گروهی از هنرمندان به دادگاه انقلاب اوین، اینجانب جمشید مشایخی که بعد از انقلاب راستین ملت ایران از طرف مقامات مسئول مملکتی به سرپرستی ادارهی برنامههای تئاتر وزارت فرهنگ و آموزش عالی انتخاب شدهام، معتقدم احضار هنرمندانی چون رضا کرمرضایی کارگردان این اداره، آقای سیاوش [محمدرضا] شجریان و خانم پریسا توهین به هنر، هنرمندان و دوستداران هنر میباشد. لذا به نشانهی اعتراض به این عمل ضد انقلابی از سمت خود استعفا میدهم.
اعتراض سندیکای کارگردانان
در همین ایام زمزمهی مصادرهی سینماها نیز به گوش میرسید تا جایی که محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور نیز در واکنش به این مسئله و نیز مصائب پیشآمده برای جامعهی هنری استعفا کرد. به دنبال استعفای محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور و جمشید مشایخی رئیس ادارهی تئاتر و زمزمهی مصادره شدن سینماها اعضای سندیکای کارگردانان از جمله مسعود کیمیایی، بهمن فرمانآرا، عباس شباویز، عباس جوانمرد، علی حاتمی، حمید سمندریان، امیر قادری، محمدعلی نجفی، رضا کرمرضایی و شماری دیگر از دستاندرکاران جلسهای تشکیل دادند و اعتراض خود را نسبت به عمل دادسرای انقلاب مبنی بر احضار پیدرپی هنرمندان اظهار داشتند. آنها طی قطعنامهای تاکید کردند که از آن پس به احضاریه توجه نمیکنند و در دادگاه انقلاب حضور نخواهند یافت.
متن این قطعنامه که در مجلهی «جوانان امروز» به تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ منتشر شد به این شرح بود:
پیرو اطلاعیههای دادستانی انقلاب در مورد فعالیتهای فعالین جامعهی هنری کشور
به این وسیله به اعضای سندیکای کارگردانان اعلام میشود جز این سندیکا در مورد فعالیتهای هنری، صلاحیت رسیدگی ندارد و سندیکا تنها مرجع ذیصلاح دربارهی مسائل مربوط میباشد.
در این جلسه که با حضور جمعی از خبرنگاران تشکیل شد، بهمن فرمانآرا، علی حاتمی، محمدعلی نجفی و... در اعتراض به شیوهی در پیش گرفته شده در دادگاه انقلاب نسبت به احضار هنرمندان سخنانی را ایراد کردند که بخشهایی از آن را به نقل از جوانان امروز (۸ اردیبهشت ۵۹) در پی میخوانید:
بهمن فرمانآرا: دستگاههایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شدهاند
مدتهاست مردم میگویند لیست ساواکیها را منتشر کنید، کسی گوش نمیکند ولی ناگهان کتابی منتشر میشود و دولت میگوید چون نمیخواستیم نام عدهای لکهدار شود و زندگیشان به خطر افتد از این کار خودداری نمودیم. ولی در مورد کسانی که یک عمر در کار فرهنگی تلاش کردند اعلام میکنند به نام فحشا مراجعه کنید و خیلی موارد دیگر.
نیکاراگوئه که پس از یک سال که از انقلابش میگذرد فیلمهایی روانهی بازار نمود که موفق به اخذ جایزه گردید ولی ما در این مدت چه کردیم؟! دستگاههایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شدهاند، حکمی صادر میشود که سینماها باید به دست یک مرکز مورد اعتماد سپرده شود! چه کسی تشخیص میدهد دستگاه تازه که میخواهد سینماها را اداره کند صاحب صلاحیت است.
چرا به خود ما مراجعه نمیشود و با چاپ اسامی در روزنامهها چه چیز را میخواهند ثابت کنند؟!
علی حاتمی: اجازه ندادم همسرم به دادگاه برود
عقیده دارند سینما باید دانشگاه بشود ولی وقتی با دانشگاه چنین میشود تکلیف سینما روشن است. من نمیتوانم سینما را کنار بگذارم و آنها هم که نیستند از کار کنار نرفتهاند مگر میشود نفس کشیدن را کنار گذاشت.
اینجانب در جواب احضاریهی دادگاه انقلاب که همسرم زری خوشکام را خواستهاند به فرمودهی اسلام که اجازه نداده زنی بدون اجازهی شوهرش از خانه بیرون رود اشاره نموده و به حاکم شرع نوشتم: «اینجانب اجازه نمیدهم همسرم جهت احضاریهی شما اقدام به خروج از خانه نماید و کلیهی پیآمد این کار را به گردن گرفتهام، ما منتظر نمیشویم هنر را به ما دیکته کنند چراکه هنر از خود هنر به وجود میآید. وقتی کسی نمیتواند نقاشی کند به خط پناه میبرد، خود خط یک هنر اسلامی است.
محمدعلی نجفی: عمل اینها اسلامی نیست
عمل اینها اسلامی نیست چراکه در قرآن آمده نباید در افکار و رفتار دیگران تجسس کرد و اگر کسی گفت من مسلمان هستم باید پذیرفته شود. در مورد مصادره سینماها گفته شد مکان فحشا است، چنین حرفی تهمت و افترا میباشد، بهخصوص اگر از طرف کسانی که خود را حامی اسلام میدانند زده شود.
ایرن: در دادگاه گفتم آگاهانه نقشهایم را بازی کردم
در دادگاه اظهار داشتم هیچکس مرا مجبور به کار در سینما و ارائهی نقشها ننمود بلکه خود آگاهانه نقشی را پذیرفتم و بازی کردم.
۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903009